یکی از مشغلههای عمومی و مشترک دولتها، رفع مشکل بیکاری و توسعه اشتغال است. این مشکل امروزه در بسیاری از کشورها به حدّی مهم است که در رأی آوردن یا نیاوردن یک رئیسجمهور تعیین کننده است. برنامه داشتن یک دولت، برای رفع این مشکل و موفقیّت در اجرای آن، میتواند نقطه قوّت آن دولت بهشمار آید. همواره بین مردم دغدغه اشتغال جوانان، جایگاه مهمی داشته است اما برای رفع این مشکل میتوان به چند مؤلفه مهم در ادامه اشاره کرد. 1. وظایف دولت: دولت بهعنوان مهمترین نهاد اجرایی کشور که مدیریت منابع و سیاستگذاری اقتصادی را بر عهده دارد، برای رفع این مشکل نیز باید برنامهای شفاف داشته باشد. یک دولت کارآمد باید با موازنه قرار دادن بین تقاضای کار و ایجاد شغل، بتواند یک سیر تعادلی بین تقاضا و عرضه ایجاد کند. امروزه لازم نیست دولتها برای ایجاد اشتغال، افراد را بهعنوان کارمند دولت استخدام کنند؛ چون این نحوه اشتغال، پاسخگوی خوبی برای سیل جوانان متقاضی کار نیست و وظیفه اصلی دولت برنامهریزی و حمایت از بخشهایی است که توان ایجاد اشتغال داشته باشند، مانند وامهای خوداشتغالی، تسهیلات دولت برای تولیدکنندگان و... . 2. شکلگیری تعاونیهای مردمی: یکی از بهترین برکات انقلاب اسلامی در بخش اقتصاد، توجه به تعاونیهاست؛ بهطوری که در قانون اساسی نیز به این مسئله توجه شده است و این توجه برگرفته از منابع اسلامی است. سادهترین شیوه ایجاد اشتغال گرد هم آمدن عدّهای با سرمایههای جزئی است که در صورت همگرایی و شراکت، منابع اولیه را فراهم و در یک کار گروهی به تولید کالا و ایجاد فرصتهای شغلی میپردازند. البته در بخش تعاون، کمکهای دولتی بسیار تأثیرگذار است و بخش تعاونیها به دلیل کار گروهی و همفکری افراد، توان ایجاد تحوّل در اقتصاد و رفع بیکاری را دارد. 3. توجه به بخش خصوصی: واگذاری بخشهایی از مسئولیت اقتصادی دولتها به بخش خصوصی، نشان از توان این بخش در اقتصاد دنیا دارد. دولتها در دنیای امروز، بیشترین توان خود را در نظارت و برنامهریزیهای کلان اختصاص میدهند و توجه به بخشهای خصوصی در اقتصاد و توانا کردن آنها، به گسترش صنایع و ایجاد فرصتهای شغلی جدیدی منجر میشود که برای رفع مشکل بیکاری اهمیّت زیاد دارد. 4. فرهنگسازی: یکی از موانع اشتغال جوانان فرهنگ عمومی ماست. بسیاری از جوانان با توقع بالا، از کار در برخی بخشها سر باز میزنند و حتی برخی بیشترین توان خود را برای استخدام در نهادهای دولتی میگذارند، در حالی که توانایی ایجاد شغل را به صورت انفرادی و گروهی دارند. رفع این دیدگاهها، نیازمند فرهنگسازی در حوزه اشتغال است که جوانان ما، به کار بهعنوان یک جهاد اقتصادی نگاه کنند. 5. آموزش کارآفرینی و خلاقیت: یکی از رشتههای کاربردی در جوامع صنعتی، کارآفرینی است. در این رشته به آموزشهای تئوری و عملی برای رشد خلاقیت جوانان توجه میشود. ذهن خلّاق میتواند با مطالعه و تحقیق، نیازهای جامعه را بررسی و برای آن راه حلّ جدید و نو ابداع کند که در راستای این کارآفرینی، هم یکی از نیازهای جامعه برآورده شود و هم به اشتغال و تولید کشور کمک گردد. بر این اساس توجه به رشتههای کاربردی مانند کارآفرینی و آموزش شیوههای خلّاقانه، میتواند یکی از زمینههای رفع بیکاری قلمداد شود. 6. ارتباط علم و صنعت: یکی از حلقههای مفقودهای که در رفع مشکل بیکاری جوانان مؤثر است، ارتباط صنعت و دانشگاه میباشد. با گسترش دانشگاهها در کشور ما، بسیاری از جوانان با تحصیل در دانشگاه و فارغالتحصیل شدن، وارد جامعه میشوند و برای یافتن کار مورد نظر خود که علم آن را هم دارند، با مشکل مواجهاند. باید در دوران دانشجوییِ دانشجویان، ارتباط خوبی بین صنعت و دانشگاه برقرار شود و دانشگاه، با شناخت نیاز صنعت، به تربیت جوانانی بپردازد که کار آنها در صنعت، تضمین شده باشد، در حالی که امروزه این حلقة مفقوده وجود دارد.
ارسال شده در دوشنبه 92/7/29 ساعت 8:55 ع توسط هادی صالحین